ابراهیم تاتلیس یا التون جان؟ به من تیراندازی نکن من فقط نوازندهٔ پیانو هستم
ابراهیم تاتلیس یا التون جان؟ به من تیراندازی نکن من فقط نوازندهٔ پیانو هستم
«هواداری» در لغت نامهٔ دهخدا با معادلهایی چون: دوستداری و «محبت»ورزی شرح داده شده است. سید جعفر سجادی در کتاب «فرهنگ مصطلحات عرفا» در شرح «محبت» به نکتهای اشاره میکند که میتواند به جناب دهخدا در توضیح «هواداری» کمک کند: «محبتی که میان مخلوقات است اول درجه ٔ آن موافقت طبع است که عاقبت به عشق شدید منتهی میشود» جایگاه «هواداری» در پازل موسیقی امروز ما جایگاهی ناشناخته است و البته شبیه الباقی قطعات این پازل٬ تمامیتخواه و فاقد مرزهای مشخص اخلاقی و حقوقیست.این که یک «هوادار» در بستر «هواداری» چه وظایفی دارد و چه حقوق و امتیازهای ویژهای میتواند داشته باشد همانقدر مبهم٬ نامشخص و گلوگشاد است که وظایف و امتیازهای یک خواننده٬ یک ترانه سرا٬ یک تنظیمکننده و …. در این پازل لق میزند!
حواشی چند یادداشت اخیر در سایت «موسیقی ما» و واکنشهای هواداران تا آنجایی پیش رفت که مثلا اگر تا دیروز به میثم یوسفی -دوست ترانهسرا و نویسنده- به بهانهٔ انتقاد از فلان خوانندهٔ داخلی بد و بیراه گفته میشد ٬امروز اما در حاشیهٔ مصاحبهٔ امید جامع – دوست ترانه سرا و موزیسین- هواداری از مرزها عبور کرده و ثابت میکند در بحرانی گرفتار شده است که حتی نقد ِ فضای تقلید و دنبالهروی موجود را هم – که تنها با نشانهٔ «ابراهیم تاتلیس» بیان شده – بر نمیتابد.
جایگاه «هواداری» در پازل امروز موسیقی ما کجاست!؟ اگر به سنت کلیشههای موجود در گفتار خوانندهها در رسانه اکتفا کنیم که : همه چیز هوادار است! و اگر به تنها گوشهای از عملکرد خوانندگان (دستاندرکاران) بزرگوار اعم از کیفیت برگزاری کنسرت تا کیفیت محتوایی و فیزیکی آلبومهای تولید شده نگاه کنیم: هوادار هیچ چیز نیست!
همچنان که اگر در این یادداشت عبارت «ترانه سرایی» را جایگزین «هواداری» کنیم تنها از نظر نویسنده به بار تراژیک متن اضافه کردهایم! البته این تراژدی آنجایی خندهدار میشود که اگر کاری موفق شد٬ به پای خواننده و محبوبیتش نوشته میشود و هیچ کس با خودش سوال نمیکند که چطور از بین مثلا ۱۱ ترک یک آلبوم فقط دو ترک آن مورد استقبال قرار میگیرد!؟ آیا در الباقی قطعات خوانندهٔ محبوب حضور ندارد یا چی!؟ این تمامیتخواهی یا «هرچی که کار ِ قشنگ ِ مال ِ من/هر چی که نمی گیره برای ِ تو! » عادلانه است؟ و اگر نیست از کجا آب میخورد و از کجا باید آن را آب کشید!؟ این یادداشت تلاش و درخواستیست برای شروع یک گفتگو بر سر قطعات ِ پازل موسیقی امروز ما. قطعاتی که به نظر میرسد چون سر جای خود نیستند دیوار را بدشکل کردهاند!